موضوعات خاصی وجود دارد که حتی برخی از باهوش ترین افرادی که با آنها صحبت می کنم و استارتاپ محور نیستند نیز نمی توانند به طور کامل آنها را مطرح کنند. یکی از آنها این است که آیا سودآوری مهم است یا خیر. شنیدن اینکه مردم با اطمینان می گویند که یک استارتاپ شناخته شده مطمئناً منفجر می شود، صحبت های کوکتل پارتی رایج است.
یکی که اسنپ چت فقط در یک چهارم 2 میلیارد دلار از دست داد. دو میلیارد! چه فاجعه ایی! با این تفاوت که آنها در واقع 2 میلیارد دلار پول نقد از دست ندادند. این یک “هزینه” مربوط به انگیزه خرید سهام بود، اما شرط میبندم نمیدانستید زیرا در دورهای که ما فقط سرفصلها را میخوانیم – آنها باید یک قطار شکسته باشند که میلیاردها دلار از دست میدهند. (آنها در واقع حدود 175 میلیون دلار پول نقد در آن سه ماهه، FWIW از دست دادند. اگر می خواهید در این مورد بیشتر بدانید، به پیوست مراجعه کنید.)
“چطور می توانند موفق شوند در حالی که حتی سودآور نیستند!”
اگر 6 نماینده ارشد فروش را در ماه ژانویه با حقوق 120000 دلار در سال استخدام کنید، 60000 دلار اضافی در ماه به عنوان هزینه پرداخت کرده اید، اما این فروشندگان ممکن است کسب و کار جدید خود را به مدت 6 ماه تعطیل نکنند. سودآوری شما برای 2 فصل کاهش می یابد در حالی که رشد شما ممکن است در سه ماهه 3 تا 12 به طور چشمگیری افزایش یابد.
من می دانم که این امر بدیهی به نظر می رسد، اما به شما قول می دهم که حتی افراد باهوش هم وقتی در مورد سودآوری صحبت می کنند، این را فراموش می کنند. 70 تا 80 درصد از هزینههای بیشتر استارتآپها مربوط به هزینههای کارکنان است، بنابراین وقتی شرکتی بیسود است، واقعاً درباره آن صحبت میکنید این است که آنها کارکنان خود را بیشتر از درآمدشان افزایش میدهند.